خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

مسکن در کانادا

سلام
اولا از تمامی دوستانی که پیغامهای محبت آمیز گذاشتن ممنونم. ثانیا از دوستانی که فحش دادن، بد و بیراه دادن و یا طلبکاری کردند، از اونا هم ممنونم.
دوستان، برای شونصدهزارمین بار میگم، من اطلاعات خاصی در مورد مهاجرت به کانادا ندارم، تمرکز فعالیتهای من در مورد زندگی هر روزه در کشور عزیزمان، کاناداست. لازم به ذکر است اطلاعات تخصصی در مورد مشاغل و یا رشته های درسی هم از حوزه (حوضه، هوزه) زندگی روزمره قالبا خارجه.
برای اطلاعات رسمی و دقیق در مورد مهاجرت به کانادا اولین و مهمترین مرجع cic.gc.ca هستش. من خیلی عذر میخوام این رو میگم ولی اگر شما به فکر مهاجرت هستید ولی اصلا نمیدونید Citizenship and Immigration Canada چی هست، شما حداقل هنوز پنجاه درصد مهارتهای لازم برای مهاجرت و زندگی موفق در کانادا رو کسب نکردید.
آقا، خانم، کودک، خردسال، داداش وقتی اطلاعاتی رو میخواید، (دارم سعی میکنم در پایین ترین سطح حرف بزنم) برید توی دیکشنری، معادل انگلیسی لغات رو پیدا کنید، همون رو کپی کنید توی گوگل و چندتا مطلب اول رو به کمک (دوباره) دیکشنری مطالعه کنید.
مطلب بعد اینکه، آخه دوستان عزیز، شما به عنوان یه شهروند ایرانی در مورد وضعیت کار مهندسین متالوژی در استان گیلان، یا حقوق مربیان مهدکودک در هرمزگان اطلاع دقیقی دارید که از من سوالاتی از این دست میپرسید؟!
نکته آخر پیش از پرداختن به بحث اصلی اینکه، من در مورد پناهندگی اطلاعات بسیار کمی دارم، تا جایی که فقط چندتا دوست پناهنده هم دارم. نه اینکه نخوام داشته باشم، ولی کم پیش اومده. حتی با همون دوستان هم در مورد پناهندگیشون صحبت نکردم.
حالا در حالت کلی، پناهندگی فلسفش اینه که شما وقتی به استیصال (هنوز فارسیم تپل خوبه ها) رسیدید و دیگه هیچ راهی برای زنده موندن و ادامه زندگی در محل سکونت فعلیتون ندارید، میاید به جایی پناه میبرید و از مقامات اون محل درخواست کمک برای زنده ماندن و ادامه زندگی میکنید.
مثالش میشه کسی که بخاطر گرایشات جنسیش یا اعتقادات دینیش با شرایط خیلی بد مواجه شده یا جونش در خطره. حالا ایشون میاد میگه اهای کشورهایی که حمایت از نسل بشر رو وظیفه ی خودتون میدونید، بیاید بزارید من بیام تو کشورتون که بتونم راحت زندگی کنم.
پناهندگی یک روش مهاجرت نیست، پناهندگی اعلام درماندگی در شرایط بسیار بده. این مثل کسی میمونه که از ترس جونش میپره تو خونه ی شما، شما هم چون شرایطش رو درک میکنید با آغوش باز بهش پناه میدید و سعی میکنید کمکش کنید.
حالا اینکه با ویزای توریستی بیاید کانادا و بعد یهو اعلام پناهندگی کنید میشه مثل اینکه یکی زنگ بزنه که ما شب میایم چند ساعتی خونتون مهمونی، شما هم میگید بفرمایید، قدمتون سر دیده ی ما.
حالا وقتی شب طرف رسید وسط مهمونی برگرده بگه مهمونی چی، کشکه چی، من دیگه اومدم تو خونه ی شما، دیگم بیرون نمیرم.
البته بطور حتم و همونطور که بنده مشاهده هم کردم، افراد خاصی بخاطر مسائلی مجبور به ترک وطن و پناه جستن در کشورهایی مثل کانادا میشن، ولی دوستان توجه کنید اینجا کاناداست، یه کشور پیشرفته که به نظر شخصی من جمعی از بهتری و باهوشترین آدمای دنیا توش جمع شدن، با دسته کورا یا قوم بقرات (گاوها) که طرف نیستید، اگر واقعا شرایط پناهندگی رو نداشته باشید بهتون پناهندگی نمیدن بعد میشید از اونجا رونده و از اینجا مونده. در ضمن در نظر بگیرید، بصورت کلی اگر شما در حال کلک زدن به سیستم غرب مچتون گرفته بشه، این اطلاعات به احتمال زیاد به اشتراک گذاشته میشه و راه شما برای تلاشهای آینده بسته میشه.

حالا ازین مسائل بگذریم و به مساله ی مسکن در کانادا بپردازیم. من مسکن در کانادا رو به در دسته تقسیم میکنم، یکی خونه های کم ارتفاع تکی (شکل کلبه) و یکی آپارتمان. به سواد من ایراد نگیرید، من میخوام مطلب رو جوری که به دردتون میخوره بگم.
خونه های معمولا بصورت واحد های تکی هستند، یعنی یه خونه یک واحده. حالا ممکنه یه خونه یک واحد سه طبقه باشه، یا مثلا از یک طرف یا دو طرف به خونه ی بقلی (بغلی) چسبیده باشه، و یا ممکنه وسط یک تکه زمین آزاد از همه طرف باشه. خونه ها یا بصورت شخصی هستند که این یعنی شما صاحب خونه هستید و تمام مسئولیتها و اختیارات (در چهارچوب قانون) با شماست. به اینطور خونه ها بانگلو Bungalow  میگن. وقتی شما یه بانگلو رو اجاره میکنید، شما مبلغی رو تنها برای اجاره به صاحب خونه میدید، و بقیه هزینه های مصرف و نگهداری جزئی ساختمان مثل پول آب و برق و گاز و زدن چمن و روفتن برف هم معمولا با شماست.
خونه همچنین میتونه قسمتی از یک مجموعه باشه که بصورت مشترک اداره میشه. شما هنوز اکثر مسئولیتها و اختیارات رو دارید ولی مثلا مدیریت براتون چمنهاتون و کوتاه میکنه و آب میده یا برفتون رو پارو میکنه یا شیشه های خونتون رو تمیز میکنه و در مقابل شما ماهیانه یه مبلغی رو پرداخت میکنید. در این خونه ها نمای بیرونی خونه رو شما نمیتونید عوض کنید و نمیتونید خونتون رو خراب کنید. پس برای فروش زمین خونه همه باید با هم توافق کنند که کل زمین مجموعه رو بفروشند. به اینطور خونه ها کاندو هاوس Condo House میگن. وقتی شما کاندو هاوسی رو اجاره میکنید، شما یه مبلغی رو به عنوان اجاره به صاحب خونه میدید که شامل هزینه های جاری مجموعه هم میشه و خود صاحب خونه از اون پول سهم هزینه های مجموعه رو میده. ممکنه در بعضی موارد در صورت داشتن انشعاب جدا، صاحب خونه با شما توافق کنه که بخش خاصی از هزینه مصرف گاز یا برق یا آب رو هم بپردازید.
حالا میریم سراغ آپارتمانها. آپارتمانها ساختمانهایی هستند که معمولا هر کدوم از چند طبقه و هر طبقه از چند واحد تشکیل شده. آپارتمانها یا شخصی و یا اجاره ای هستند.
در آپارتمانهای شخصی یا همون کاندو آپارتمانها Condo Apartment هر واحد صاحب جداگانه داره ولی ساختمان، و یا در برخی موارد مجموعه ی چند ساختمان، یک مدیریت واحد دارند و از تاسیسات و امکانات رفاهی مشترک استفاده میکنند که براش ماهیانه یه هزینه ای رو پرداخت میکنند. وقتی شما کاندو آپارتمانی رو اجاره میکنید، مبلغی که میپردازید شامل هزینه استفاده از واحد به علاوه هزینه های جاری مجموعست که خود صاحب خونه از مبلغ اجاره پرداخت میکنه. ممکنه در بعضی موارد در صورت داشتن انشعاب جدا، صاحب خونه با شما توافق کنه که بخش خاصی از هزینه مصرف گاز یا برق یا آب رو هم بپردازید.
در آپارتمانهای اجاره ای Rental Apartment، کل ساختمان، یا در برخی موارد مجموعه ی آپارتمانها، به یک شخص یا شرکت تعلق داره و مستاجر ها هر کدوم باید از اونا واحدشون رو اجاره کنند. در این ساختمانها، مستاجر فقط یک مبلغ به عنوان اجاره میده که شامل هزینه ی استفاده از واحد خودش و سهمش از هزینه های کلی ساختمان هستش. آپارتمانهای اجاره ای "معمولا" کیفیت و قیمت پایینتری دارند. البته آپارتمانهای اجاره ایی هم هستند که کیفیتو قیمتشون از کاندو آپارتمان هم بالاتره. همینطور آپارتمانهای اجاره ای معمولا حدود چهل تا پنجاه درصد از کاندو آپارتمانهای هم قیمت مساحتشون بیشتره. در این آپارتمانها (مخصوصا مدلهای قدیمیتر) معمولا ماشین لباسشویی و خشک کن لباس در سوئیت نیست و یه اتاق توی زیرزمین یا طبقه ی اول هست که توش مثلا بیست تا ماشین لباسشویی و خشک کن هست و شما برای هربار استفاده از هر ماشین باید یکی دو دلار بدید. در این حالت ساکنین مجموعه هر چند وقت یکبار لباسهای کثیفشون رو جمع میکنند و میشورن. معمولا استفاده از این ماشینها ترتیب یا نوبت خاصی نداره و هر کس اول بره همون اول لباسهاش رو میشوره. گاها این اتاقهای لباسشویی محل تجمع و خوش بش افرادی که منتظرند لباسهاشون شسته بشه هست که با هم حرف میزنند یا بازی میکنند تا وقت بگذره و لباسهاشون آماده بشه. 
ترتیب قیمتی این چهار نوع ساختمان از گرون به ارزون میشه:
- بانگلو
- کاندو هاوس
- آپارتمانهای شخصی
- آپارتمانهای اجاره ای
البته مطمئنا کیفیت های متفاوت این ترتیب رو به هم میزنه.

حالا، برای شمایی که جدید میاید، بنده پیشنهادم اینه که در بدو ورود یا در یه هتل ارزون قیمت یا توی یه آپارتمان که بصورت کوتاه مدت اجاره میشه برای سه تا چهار هفته اقامت کنید. هزینه ی اجاره کوتاه مدت یک آپارتمان معمولا سی تا چهل درصد در مقایسه با هزینه اجاره بلند مدت همون آپارتمان بالاتره.
در این مدت چند هفته، سعی به پیدا کردن یه واحد آپارتمان نزدیک به خیابون اصلی و خط مترو یا اتوبوس باشید و مراقب باشید که الکی بهتون نندازند.
دلیل اینکه میگم دنبال آپارتمان باشید اینه که شما تازه رسیدید و با هوایی که بهش آشنایی و عادت ندارید و با توجه به برنامه شلوغ شما در بدو ورود، تا پایان سال اول، نمیخواید درگیر چمن کوتاه کردن یا برف پارو کردن و دیگر مسائل خونه بشید.
دلیل اینکه میگم نزدیک خیابون اصلی و ایستگاه مترو یا اتوبوس باشه اینه که با توجه به بزرگی شهرها و تازه بودن مسیر ها برای شما، و در ضمن آب و هوایی که احتمالا شما بهش عادت ندارید (افسانه ی اولین زمستان کانادایی) خیلی بهتره که شما به راحتی با سیستم حمل و نقل عمومی جا به جا بشید.
این توصیه های من کم خطر ترین و راحت ترین انتخاب برای شماست تا بخاطر وضعیت مسکنتون از کانادا دلزده و سرشکسته نشید.
وقتی اولین سال اقامت شما به خوبی و خوشی گذشت، اون وقت شما اطلاعات کافی برای تصمیم گیری مستقل دارید.
وقتی مدتی در کانادا موندید، میتونید تصمیم بهتری در مورد مسکن بگیرید، که میخواید کار کنید و پیش قسط بدید و خونه یا آپارتمان مال خودتون باشه یا ترجیح میدید که برای مدت بیشتری اجاره نشینی کنید، یا اینکه لذت میبرید توی خونه مستقل باشید و لذت بزرگی و صفای خونه رو به قیمت رسیدگی به خونه ببرید یا نه توی آپارتمان باشید که دردسرش کمتره.

این بود داستان من
منتظر نظرها و سوالاتتون هستم

ارادتمند
رامین
نظرات 11 + ارسال نظر
آرش چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 09:56 ق.ظ

سلام رامین جان اولا ممنون(دمت گرم) بابت اطلاعات خوبت دوما اینکه سوال داشتم:اقا برای اجاره خونه کدوم راه بهتره اینکه به آژانس های املاک بریم یا اینکه از سایت هایی مثل craigslist استفاده کنیم یا اصلا چه راه هایی هست که من اومدم دنبالش باشم؟
رامین جان نظرت درباره room shared چیه؟ فکر کنم گزینه خوبی واسه امثال من که به لحاظ مالی در محدودیت (مثل همیشه یعنی یه بار نشد ما وضعمون خوب باشه ها) مالی هستیم؟

بگذارید جواب سوالتون رو اینطور بدم، مشاورین املاک یک ماه از اجاره رو از صاحب خونه میگیرند، پس صاحب خونه به نصبت اجاره ی بالاتری از شما میگیره.
در مقابل وقتی از طریق مشاور املاک خونه میگیرید، امکان اینکه کلاه سرتون بره کم میشه ولی خوب ممکن هم هست خود مشاور املاک کمی کلاه سرتون بگذاره.
به نظر من بهترین راه اینه که شما خودتون جایی که میخواید بگیرید رو پیدا کنید و بعد از طریق یه مشاور املاک قرارداد رو ببندید (یکم سخته).
برای به اشتراک گذاشتن یک مسکن هم، بسیار فکر خوبیه مخصوصا اگر طرف رو بشناسید و بخاطر مسائلی (مثل کار یا تحصیل) مجبور به اقامت در یک محل خاص باشید. در غیر این صورت بهتره یکم دورتر زندگی کنید و واحد کوچکتری بگیرید اماتنها باشید (نظر شخصی بنده). در ضمن، اگر میتونید سعی کنید شما یه خونه رو اجاره کنید و بعد کس دیگه ای رو بیارید، چون اینطوری اختیار بیشتری دارید.

متین لاسمی پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 03:53 ب.ظ

خوشحالم از اینکه بعد از 2 سال مطلب نوشتی. امیدوارم مثل قبل از وبلاگ خوبت استقبال بشه و زندگی خوبی در کانادا داشته باشی

فروغ جمعه 14 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:08 ب.ظ

سلام ممنون دادش دمت گرم.

فروغ جان داداش
لطف داری

نسرین شنبه 15 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 11:58 ب.ظ

سلام رامین جان چقدر واضح و عالی توضیح دادی واقعا ممنون...

متشکرم

نفیسه دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 07:33 ب.ظ

سلام..من یه برنامه نویسم...آرزومه تورنتو زندگی کنم..خیلی وبلاگه جالبی دارین..خوندنش ذوقمو واسه زندگی اونجا بیشتر کرد

خوشحالم

آریا جمعه 28 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:32 ق.ظ

سلام دوست عزیز امیدوارم سلامت باشین
درخواستی داشتم آیا میتوانید برایم جویا شوید که چه کسانی با چه شرایطی میتوانند در کانادا فیزیوتراپی بخوانند?

سلام
سایت زیر رو مطالعه کنید:
www.peac-aepc.ca/english/accreditation/programs-with-accreditation-status.php

Niloo یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1395 ساعت 11:17 ب.ظ

ممنون. مطلب خیلی خوبی بود.

لطف دارید

بهداد جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 01:08 ب.ظ

سلام رامین جان مرسی واسه همه ی مطالب جذاب و به درد بخورت!
من قصد مهاجرت تحصیلی به کانادا رو دارم و در پروسه ی انجام کارامم...
میخواستم بدونم به نظر شما راه بهتر اینه که اونجا خوابگاه هایی که دانشگاها معرفی میکنن رو بگیرم یا مثلا یه کاندو آپارتمان ؟؟

و یه سوال دیگه اینکه این خانه هایی که ازشون نوشتی اصلا هیچ کدوم وسیله روشون هست یا خالی ارایه میشن و خودمون باید دنبال وسیله باشیم ؟!ممنون میشم جوابمو بدی

سلام
بنده توصیه میکنم خوابگاه بگیرید چون هزینش بیشتره ولی دردسرش به مراتب کمتره
در مورد آپارتمانها هم با وسایل و هم بی وسایل ارائه میشه

مسعود اراک شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 02:37 ب.ظ

سلام آقا رامین

من تازه با وبلاگ شما آشنا شدم ، خواستم ازتون بابت مطالب کاربردی که در اختیار همه قرار دادین صمیمانه و از ته قلبم تشکر کنم .

مهدیس چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 01:56 ب.ظ

ممنون آقای رامین، از مطالب مفید و توضیحات کاملتون بی نهایت ممنونم. پیروز باشی

ali سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1396 ساعت 06:43 ب.ظ

dAMETON GARM

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد