خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

خاطرات یک مقیم کانادا

من در این وبلاگ خاطرات و روزانه های خودم رو از قبل از رفتن به کانادا تا زندگی در کانادا برای شما نقل میکنم .

سال نو مبارک


سلام

سال نو همتون مبارک

سال پیش پر بود از تغییر و تحول در زندگی من

به امید آنکه احوال همه به بهترین نحو تغییر کنه

از امروز تصمیم میگیریم که سال آینده رو بهتر از سال گذشته و موفق تر سپری کنیم

دوستتون دارم قدر یک دنیا

در آخر از همتون میخوام برام دعا کنید

رامین

دیروز امروز فردا

میدونم که حتماسلام 

من دوباره برگشتم و دوباره شرمنده از غیبت طولانی 

چه کنم که این تهرانتو هم وقت ما رو میگیره و نمیگزاره به خواننده های گلمون برسیم 

از یک طرف بعضی از دوستان در نهایت لطف و محبت با نظرات زیباشون ما رو شرمنده میکنند و از طرفی بعضی دیگر دوستان (دوستان دشمن خونی) با فحش و بد بیراه (از نوع خواهر و مادر با کمی تاکیدات اضافه) آدم رو به شک می اندازند که مگه بنده ارث باباشون رو خوردم یا ظلمی در حقشون کردم که اینطور با دل و جون و از ته وجودشون به واله ما ابراز ارادت میکنند.   

بگدریم که به قول شاغر گفنه : این هم بگذرد 

میدونم که هنوان این پست ممکنه کمی توجهتون رو جلب کرده باشه 

غرض این بود که خواستم یکم ازتون درد و دل کنم 

الان که با خودم حساب میکنم و به قول معروف چرتکه میندازم میبینم با اینکه مهاجریم و سختی میکشیم و زندگیمون نیبت به ایران جمع و جورتر شده ولی در عوضش این زندگی ارزشی داره که زندگی در ایران نداره 

اینجا الان نزدیک به ۱۰ ماهه که زندگی میکنم ... مشکل زبانم به خصوص در سطح محاورات روزانه تا حد بسیار زیادی حل شده ... درسم رو دارم میخونم ... حداکثر تا دوسال دیگه بصورت موفق وارد دانشگاه میشم ... از همین الان میتونم بصور موفق وارد کالج بشم یا برم توی کارهای فنی ... راه زندگیم رو کاملا بصورت اختیاری انتخاب میکنم و هر جا احساس کردم اشتباه کردم در دم برمیگردم و راه درست رو میرم ! 

تازه بقول چ دوسال دیگه با کلی شکست هم اگر برگردم به ایران کم کمش میتونم به عنوان معلم زبان در موسسه های آموزش زبان درس بدم

حالا وضعیت من رو به عنوان یک شهروند ایرانی در خود ایران مقایسه کنید که هیچکدوم از اینها رو نداشتم ! 

حالا تازه وضعیت منه مهاجر رو با یک مهاجر افغانی در ایران مقایسه کنید ... بیچاره ها چه بلاها که ما سرشون نمیاریم ! 

الان اینجایی که هستم واقعا احساس خوبی دارم چون همه چیز برام روشنه ... دید ها و شاید بشه گفت استانداردها کاملا با ایران متفاوته ولی زندگی زیباست ولی فقط جای یک چیز کمه ! 

عاطفه اینجا فقط عاطفه کمه

اینجا یک کارگر و یک رئیس شرکت هر دو از موقعیت اجتماعی یکسانی برخوردارند ولی حقوق کارگره بیشتره. 

اینجا اول حقوق افراد متخصص بیشره بعد کارگرای حرفه ای و بعد رئیس رئسا ! 

فعلا تا بعد 

ارادتمند 

رامین